پنج درخواست ازدواج عجیب غریب

مقدمه:  

در هر رابطه ای، روز ها و لحظه هایی وجود دارند که هرگز فراموش نخواهند شد. یکی از این لحظه ها شرایط درخواست ازدواج هست. بعضی ها در رمانتیک ترین حالت ممکن، بعضی ها خیلی ساده و یکدفعه ای، بعضی ها سنتی و بعضی افراد با عجیب غریب ترین حالت ممکن. البته این احتمال هم وجود دارد که همیشه جواب مثبت و دلخواه خود را نگیرند، اما اگر بله بگیرند یکی از خاطره انگیزترین لحظات رابطه‌شان را خواهند ساخت. ما در این ویدیو ۵ درخواست ازدواج متفاوت و پراز هیجان را انتخاب کردیم تا در مورد آن ها صحبت کنیم پس تا انتهای این ویدیو با ما همراه باشید.  

۱.در آسمان روی ابرها 

آقای مهرداد امیرکمالی مجنون ایرانی تبار قصه ی ما از خلبان های بسیار حرفه ای هستند که مدت هاست میخواهند لیلی این داستان، فارا، را با درخواست ازدواج خود سورپرایز کنند اما از آنجا که فارا بسیار باهوش  و ریزبین هست متاسفانه تا قبل از این روز، موفق نشدند. فارا عاشق مسافرت و ماجراجویی هست. در یکی از سفرهای فارا، مهرداد تصمیم میگیرد تا خلبانی پروازی که او مسافرش است را به عهده گیرد و زمانی که در طول پرواز به مسافران خوشامد میگوید و خود را معرفی میکند از فارا درخواست ازدواج کند. او هفته ی گذشته با برادر فارا در این مورد صحبت کرده است و او را در جریان قرار داده است. مسافران یکی یکی وارد هواپیما میشوند و روی صندلی ها مینشینند. خلبان به مسافران خوشامد میگوید و خود را معرفی میکند، در همین لحظه چهره فارا با شنیدن اسم و صدای مهرداد دچار تغییر میشود و شروع به خندیدن میکند. مهرداد با گفتن کلمه ی فارسی “عزیزم” درخواست ازدواج خود را مطرح میکند و بعد از کابین خلبانی خارج میشود تا جلوی مسافران زانو بزند و از فارا درخواست ازدواج کند. فارا اشک ریزان او را بغل میکند و مهرداد یک بله پر از احساس دریافت میکند.  

۲. در زمان سقوط آزاد 

جاش تصمیم دارد که دوست دختر خود براک را در یک مراسم کوچک دوستانه سورپرایز کند. این درخواست شجاعانه و دیوانه وار روی پشت بام منزل یکی از دوستانش اجرا میشود، زمانی که همگی در حال خوش گذرانی هستند، جاش روی لبه بیرونی پشت بام می ایستد و از همگی درخواست میکند چند دقیقه به صحبت هایش گوش دهند. او در جمع میگوید که از براک میخواهد یک سوال بپرسد و براک با شوق و ذوق هرچه تمام در حال تماشای اوست. جاش به دوستش اشاره میکند که حلقه را به سمت او پرتاب کند و متاسفانه او در حالیکه میخواهد حلقه را بگیرد از لبه ی پشت بام به پایین سقوط میکند. براک با استرس و نگرانی به سمت لبه ی پرتگاه میرود و احتمالا با خود تصور میکند که یک جاش متلاشی شده روی آسفالت خیابان خواهد دید اما با این صحنه مواجه میشود که جاش روی یک تشک بادی است و یک مقوا با نوشته “من” را در دست گرفته است در حالیکه روی آسفالت خیابان نوشته شده: با من ازدواج میکنی؟.  تصور کنید جاش فقط چند سانتی متر آن طرف تر می افتد. به نظر میرسد براک دختر خوشبختی است که لایق این ابراز عشق شجاعانه بوده است.  

۳.در حالت مرگ 

لارن یک پرستار وظیفه شناس در یکی از بیمارستان های نیوجرسی است. دوست پسر لارن، تام، تصمیم میگیرد تا در روز کاری او در بیمارستان محل کارش از او درخواست ازدواج کند. این درخواست با نگرانی لارن از شنیدن صدای آمبولانسی که مریض بدحال دارد پیش میرود. درب آمبولانس باز میشود و لارن، تام را میبیند که بسیار بدحال روی برانکارد افتاده است در حالیکه ماسک اکسیژن به او متصل است و توان صحبت ندارد. تام به بادام زمینی حساسیت دارد و از نظر لارن احتمالا دچار مشکل تنفسی شده است و اکسیژن به مغزش نمیرسد. زمانی که او را وارد بیمارستان میکنند و لارن میخواهد به او کمک کند تا از روی صندلی چرخ دار بلندش کند و روی تخت بخواباند، تام روی زمین زانو میزند و از او در خواست ازدواج میکند. تمامی همکاران لارن همزمان با خود او شروع به گریه میکنند و لارن با یک بله خاطره انگیز تام را به آرزوی خود میرساند.  

۴.یک سال در انتظار این روز 

جنیفر خانم خوشبختی است که به جای یک درخواست ازدواج، ۳۶۵ درخواست ازدواج دریافت میکند. در سال ۲۰۱۴ در روز تولد جنیفر، دوست پسرش، دن،  تصمیم میگیرد که سال آینده همین روز از او درخواست ازدواج کند.  دن با این برنامه ریزی پیش میرود که هر روز چند دقیقه از روز خود را به جنیفر اختصاص دهد و یک فیلم کوتاه برای او پر کند و در گوشه بالا سمت راست هر فیلم شمارش معکوس را از روز ۳۶۵ تا روز موعود یادداشت میکند به طوریکه در هر کلیپ کوتاه یک مقوا مشاهده میشود که روی آن جملاتی با این مضمون نوشته شده است: جنیفر، با من ازدواج میکنی؟. تصور کنید در عرض یک سال چه پستی بلندی هایی که یک رابطه ندارد، فکر کنید در روزهایی که با بحث و مشاجره با پارتنر خود به خانه می آیید هم با عشق و علاقه برایش فیلم آن روز را ضبط کنید. واقعا سخته! بعد از یک سال دن تمام این کلیپ های کوتاه را در کنار هم تدوین میکند و یک فیلم برای جنیفر میسازد تا در یک مهمانی ساحلی که برای تولد جنیفر ترتیب داده شده است در جمع دوستان و خانواده اش،  کلیپ درخواست ازدواج شمارش معکوس خود را که در طی این یکسال ضبط شده است، ببیند. جنیفر بعد از دیدن کلیپ با اشک هایی که از چشمانش سرازیر شده اند روبرویش دن را میبیند که روی ماسه ها زانو زده است و حلقه را به او پیش کش میکند، جنیفر بله را میگوید و یکدیگر را در آغوش میکشند.  

۵.وسط زمین وهوا  

جسیکا و تئودور علاقه زیادی به کمپینگ دارند. آن ها تصمیم میگیرند در یکی از روزهای گرم سال با جمعی از دوستان خود به دهکده ای بروند، چادر بزنند، کوه نوردی کنند و از طبیعت لذت ببرند. زمانیکه به دهکده میرسند، هوا تاریک است.  چادرها را برپا میکنند تا برای کوهنوردی فردا آماده باشند و تئودور دوستان خود را در جریان سورپرایز فردا قرار میدهد. او تصمیم دارد فردا زمانی که جسیکا در حال بالا آمدن از کوه است همانجا از او درخواست ازدواج کند. فردا صبح از ساعت ۶ تئودور مشغول آماده سازی سورپرایز خود است. تقریبا همه چیز مهیا است، بند ها را به کمر خود میبندند و تئودور از کوه بالا میرود، در یک نقطه ای کاملا در میانه ی زمین و آسمان، یکی از بست های متصل به کمربندش را در سنگ کوه جا میزند تا بتواند بایستد و منتظر جسیکا شود و به کارابینی که با رنگ طناب سبز رنگ داخل سنگ کوه قلاب شده است، حلقه ای آویزان میکند تا با آن از جسیکا درخواست ازدواج کند. جسیکا آرام ارام به او میرسد و تدی از او میخواهد کمربند خود را به کارابینر متصل کند و بایستد تا طبیعت دلنشین اطراف را مشاهده کند. زمانی که جسیکا میخواهد اینکار را کند، حلقه ی آویزان روی کارابینر را میبیند و از موضوع آگاه میشود. به پایین نگاهی می اندازد و متوجه میشود که همگی در جریان بودند. اشک شوق او سرازیر میشود و بعد از گفتن یک بله جانانه تدی را می بوسد. حقیقتا تصور همچین لحظه ای مشکل است، یک احساس استرس سقوط از صخره توام با یک شوق وصف نشدنی روی همان صخره.  

منابع:  

https://bestlifeonline.com/marriage-proposals/

https://www.boredpanda.com/best-marriage-proposals/?utm_source=google&utm_medium=organic&utm_campaign=organic

مهشاد / Mahshad

نویسنده و تولید کننده محتوا برای یوتیوب و اینستاگرام / Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بهترین کتاب‌ها برای یادگیری مد و فشن

کتاب برای فشن دوست‌ها

برای آنکه در صنعت مد پیشرفت کنید باید مدام اطلاعات خود را تکمیل کنید. یک روش عالی برای دسترسی به اطلاعات درست و مناسب خواندن کتاب است. در این مطلب 5 کتاب برای فشن‌دست‌ها معرفی کردیم.

<<< ادامه

روز جهانی پرستار

امروز 12 می روز جهانی پرستار است و به همین مناسبت تصمیم گرفتیم نگاهی به فشن‌شوهایی بیندازیم که در آنها از لباس‌های پرستارها برای طراحی لباس الهام گرفته شده است.

<<< ادامه

روز مطبوعات

سوم می روز مطبوعات است. مجلات مد از جمله محبوب‌ترین مجلات در سراسر دنیا هستند. این مجلات چه تابوشکنی‌هایی داشتند و چه طور از جامعه تاثیر گرفتند و بر آن تاثیر گذاشتند؟

<<< ادامه