برای طراح لباس شدن استعداد ذاتی بسیار اهمیت دارد اما در تمام رشتههایی که نیاز به خلاقیت و نوآوری دارند نگاه کردن، حرف اول را میزند. دیدن، تصوّر و جای گذاری، افزودن یا کاستن از آن، باعث بهتر شدن آن میشود که این خود آغاز هنر است.
گام اول با مداد دست گرفتن شروع میشود
در رشته طراحی لباس گام اول مداد دست گرفتن است، هنگامی که پایه های طراحی کردن و کشیدن مانکن را آموختید، فیگورها را شناختید حال تن کردن لباس بر تن آن مانکن است. نحوه درست ترسیم لباس بر جلوه، تاثیر مستقیم دارد.
تصویر سازی را نباید با طراحی یکسان قلمداد کرد؛ یک طراح هیچگاه اینقدر زمان ندارد که طرح خود را با رنگ کردن کامل تحویل بدهد. پارچه انتخاب شده است پس آوردن طرح پارچه بر تن مانکن بیهوده است و طراحان بزرگ زمانی که میتوانند لباسهای جدید اتود بزنند را با رنگ کردن طرح های قبلی از بین نمیبرند.
زبان مشترکی که بین طراح و خیاط وجود دارد؛ فلت اسکچ است. در این مرحله طرح شما به واضح ترین و دقیق ترین وجه کشیده میشود و به خیاط تحویل داده میشود تا در الگو سازی با مشکل مواجه نشود. این زبان خصوصیات خود را دارد و باید در کاغذی تمام جزئیات بدون خط زدگی نمایش داده شود زیرا خیاط و الگو ساز تمام تلاش خود را میکنند تا لباس تمام ریزکاری هایی که در کاغذ است را از دو بعدی بودن به سه بعدی و قابل لمس بودن تبدیل کنند.
مهارت دیگری که اگر طراحی آن را داشته باشد میتواند در اتودهای بعدی بسیار آن را به کار بگیرد و در خلاقیتش تاثیر خاصی دارد، خیاطی است. نیاز نیست صفر تا صد این رشته را یادبگیرید در حد رفع ایرادات کافیست.
اگر این حرفه را عنوان طراح برای خود و یا همکاری در مزونها و یا حتی به صورت کوتاه مدت برگزیدید تا همین مرحله برای موفقیتی که بدست آوردید کافیست، اما دنیای امروز همواره در حال به روز شدن است و قوی تر ها همیشه زنده میمانند؛ پس مهارت های زیادی هست که باید در کسب آن تلاش کنید.
اگر بخواهید در برندی مشغول شوید باید با برگه های تکنیکال و فرآیندهای انتخاب پارچه آشنا باشید. این برگه ها خصوصیت های تئوری و اطلاعات پارچه و طرح، نوشته میشود.
انتخاب پارچه های مناسب برای کالکشن هر فصل اهمیت بالایی دارد. متراژ احتمالی پارچه را باید براورد کرد و برای آن باید کفش آهنی برپا کرد و در بازار به دنبال متریال مناسب گشت و اطلاعات و رنگ بندی آنها را کامل نوشت و در برگه خصوصیات پارچه آن را درج کرد تا به منبعی جامع رسید.
دانستن فصل ها و آماده شدن برای آن نیازمند دانش پارچه شناسی است؛ پارچه های شنل معمولا پارچه های پاییزند و یا پارچه های اسکاتلندی به خاطر پشمی بودن و گرما بالا، مناسب زمستان و مناطق سرد سیر است.
شناخت مخاطب و انتخاب گروهی از آنان با ویژگی های مد نظر و تولید محصولات مناسبشان، حس خاص بودن را به آنان میدهد؛ پس گام بعدی شناختن است.
پس از مخاطب شناسی، طراحی، انتخاب متریال و بدست آوردن الگو، نوبت به جمع شدن صاحب نظران میرسد که نتیجه خلاقیت خود را ببینند و اگر با تصویر ذهنی آنان متفاوت بود و یا به نتیجه مطلوب خود نرسیدند، ایرادات را رفع کنند. حال لباس دوخته شده در سایزهای متفاوت کوچک، متوسط و بزرگ دوخته شده و بر تن مانکن انسانی به نمایش گذاشته میشود.
گام های طراحی لباس به همین چند مرحله ختم نمیشود، خواندن تاریخ و الهام گرفتن از آن علاوه بر اینکه اطلاعات شما را بالا تر برده، به طراحی های شما اصالت میدهد. بسیاری از برندها برای گرفتن اعضای جدید در تیم طراحی خود، مرحله ای دارند که فرد متقاضی باید دوره های تاریخی را بداند. برای طراحی لباس برای فیلم سینمایی یا سریال ها این مهم، اجباری است.
شناختن سبک های این صنعت در شناختن مخاطبان و هویتی که برند شما دارد بسیار نقش پر رنگی دارد، زیرا با شناختن آنها و دانستن خطوط میتوان راه جدیدی ساخت و یا نوآوری های بسیاری در این راه انجام داد.
در برندهایی که آینده خود را برندی جهانی تصور میکنند، پیش بینی و دنبال کردن ترند ها در دیده شدنشان تاثیر به سزایی دارد. طراح ها قبل از رسیدن فصل، حدس و گمان های خود را از ترندهای مینویسند و بعد از رونمایی از کالکشن های برندهای مشابه و الهام بخش خود، اشتراکات را پیدا کرده و از موارد یاد داشت کرده گرته برداری کرده و در طرح های خود پیاده خواهند کرد.
طراح موفق علاوه بر ترند های سال با تفاقات و جریان های روز هم آشنایی کامل دارد و اخبار را دنبال میکند. دو قدرت تولید و اقصاد در دنیا، آمریکا و چین، بسیاری از روندها را در جهان امروز مشخص میکنند و تاثیر مستقیم بر بازار دارند، به عنوان مثال اگر کارخانه ای که در چین پارچه ای خاص و سفارشی برای شما تولید میکند حال در اثر آتش سوزی مزارع پنبه در چین با مشکل تامین مواد اولیه خود مواجه شده است یا حتی بسیاری از اتفاقات اجتماعی نیز منابع الهام یا خط قرمزهایی میشوند که طراح برای سیاست های برند باید در نظر بگیرد مثال دیگری که میتوان در اینجا خاطر نشان کرد، جنبش های حمایت از رنگین پوستان است که موجب تغییر در میزان فروش و آینده برخی مارک های صنعت فشن شده است.
تکنولوژی های این صنعت بزرگ روز به روز پیشرفته تر و کارآمد تر میشوند که آگاهی داشتن و استفاده از آن شما را چند قدم از دیگر رقیبان جلو میبرد. کشور ایتالیا که اقتصادش بر مبنای صنعت مد و فشن است همیشه در این مسیر پیشرو بود است و برنامه آینده این صنعت را صرف داشتن تکنولوژی میداند. یکی از کوچکترین گام های این صنعت آشنایی با نرم افزارهای طراحیست که در دسترس همگان است؛ برندهایی مانند هرمس و آرمانی و مایکل کورس فقط طراحانی که با نرم افزار کارمیکنند را استخدام میکنند.
امضا در طراحی لباس، مانند هر رشته هنری دیگر منحصر به فرد است به عنوان مثال در مجسمه سازی هنرمند در انتها کار خصوصیتی که نشانه خود است را در کار مینشاند یا در نقاشی فرد امضا خود را دارد، پیکاسو سبک خود را در نقاشی داشت و این امضا او بود، خلاقیت هایی که مشابهش را در هیچ کجای دیگری نمیتوان یافت در کارهای سالوادور دالی بود که ناخودآگاه فرد میداند این اثر دالی است و نیاز به امضا ندارد؛ در طراحی لباس نحوه مانکن کشیدن، امضا است. کارل لاگرفلد با مداد شمعی نور فشن را روشن میکرد یا…
ادیت هد، دیزاینر و طراح معروف امریکایی میگوید: شما میتوانید به هر چه که در زندگی میخواهید برسید، اگر برای آن لباس مناسب بپوشید.
سبا متین